پیام‌هایی از منابع مختلف

 

۲۰۲۳ فوریهٔ ۳, جمعه

چگونگی آغاز گروه دعای عشاء ربانی در کلیسای سنت پاتریک پاراماتا

شهادت والنتینا پاپاگنا در سیدنی، استرالیا

 

اسم من والنتینا پاپاگناست و از زمان شروع این گروه در اوایل دهه 1990 عضو گروه دعای عشاء ربانی بوده‌ام. می‌خواهم با همه به اشتراک بگذارم که چطور آغاز شد.

هر جمعه بعد از ساعت ۱۲:۳۰ ظهر، یک جمع کوچک از مومنان در نمازخانه برای دعاهای مریم مقدس گرد هم می آیند و این کار کمی بیش از سی سال استمرار داشته است. گروه دعا قوی‌تر شده و افراد جدید دائماً به آن اضافه می‌شوند.

عشاء ربانی و پدر گوبی

برای کسانی که با عشاء ربانی آشنا نیستند، این حرکت در اصل توسط کشیش ایتالیایی، پدر استفانو گوبی تأسیس شد که پس از دریافت یک مکاشفه خصوصی در زیارتگاه مریم مقدس فاطیما در سال ۱۹۷۲، جنبش کاتولیک جهانی «حرکت روحانیون مریم» را بنیان گذاشت.

او وحی باطنی از دست باکره مریم دریافت کرد که از او خواست تا سایر کشیشانی را جمع کند که تمایل داشته باشند خود را به قلب مقدس مریم تقدیم کنند و ارتباط قوی‌ای با پاپ و کلیسای کاتولیک برقرار نمایند. پدر گوبی شروع به برگزاری عشاء ربانی در ایتالیا برای کشیشان و افراد غیر روحانی کرد و بعداً این مراسم را در سراسر جهان برگزار نمود.

عشاء ربانی اتاقی است که حضرت عیسی (ع) و دوازده شاگردش برای شام آخر ملاقات می‌کردند.

در طول عشاء ربانی، کاتولیک‌ها فراخوانده می‌شوند تا از طریق مریم مقدس به عیسی دعا کنند زیرا کلیسا، پیکر مسیح، از طریق او متولد شد.

این ورد روزانه مخصوصاً برای کشیشان ما خوانده می‌شود تا درخواست باکره مادر را گرامی بداریم که دعای مداوم برای چوپان‌هایمان و تلاوت وفادارانه مریم مقدس برای آنهاست، زیرا این بزرگترین سلاح برای انسان است، به ویژه در زمانه‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم.

سفر من به مدجوگورجه، جایی که بانوی ما به عنوان ملکه مریم مقدس ظاهر می‌شود

همه چیز در سپتامبر ۱۹۹۰ آغاز شد وقتی از یک دهکده کوچک به نام مدجوگورجه در بوسنی و هرزگووین بازدید کردم، جایی که گروهی از کودکان جوان ادعا کردند با بانوی ما دیدار کرده‌اند.

زمانی که آنجا بودم، تجلیاتی از مادر مقدس داشتیم. او گفت: «من آمده‌ام تا خود را به عنوان ملکه مریم مقدس معرفی کنم. مدت زیادی است که شما مرا اینطور ندیده‌اید، با این حال نمی‌فهمید چرا.»

دوباره تکرار کرد: «من ملکه مریم مقدس هستم. من آرزو می‌کنم همه ورد روزانه را بخوانند. به همین دلیل می‌خواهم در نام من به شما کمک کنم تا این پیام را در سراسر جهان گسترش دهید، جهانی که بسیار غرق گناه شده و دائماً پسر من را ناراحت می‌کند. هر روز بیشتر و بیشتر او را ناراحت می‌کنند، از آنها بخواهید برای بخشایش التماس کنند، رحمت او.»

چهره مادر مقدس تغییر کرد. او شروع به گریه کرد و از ما خواست تا زندگی خود را دگرگون کنیم و توقف در آزار پسرش. در سمت راست او قلبی دیدم که شکافته شده بود و با خار احاطه شده و خونریزی می‌کرد؛ صلیب و نان مقدسی نیز وجود داشت.

بانوی ما توضیح داد: «خداوند عیسی هر روز خود را در هر قربانی مقدس فدا می‌کند، برکت اوست. او آرزو دارد که ما او را خالص و پاک دریافت کنیم و از او برای بخشایش بخواهیم. قلب مقدسی عیسی با خارهای بسیاری از توهین‌ها هر روز شکافته شده است.»

او همچنین در مورد صلیب صحبت کرد: «پسر من داوطلبانه مرگ بر روی صلیب را برای نجات ما پذیرفت. اما مردم به فداکاری او کم توجهی می‌کنند و او را گرامی نمی‌دارند. آنها روزانه او را مصلوب می کنند.»

مادر مقدس در یک ورد روزانه بزرگ ایستاده بود.

مادر مقدس مرا به نام پدر، پسر و روح القدس برکت داد. آمین. بانوی ما لباس آبی سلطنتی پوشیده بودند که با مرواریدهایی پوشانده شده بود که بسیار می‌درخشیدند. روی سر او تاجی تماشایی با ستاره‌ای الماس در وسط و یک M بزرگ در هر طرف تاج وجود داشت. این از مواد نقره براق ساخته شده بود که تمام آن را الماس‌های درخشان فرا گرفته بودند. او همچنین توسط ورد روزانه بزرگی قاب شده بود که زیر آن کلمه … IMMACULATA نوشته شده بود.

بعد از مراسم در پاراماتا، برای اولین بار با یکی از اعضای جماعت به نام ایوون مالوف ملاقات کردم

وقتی به گروه دعایی‌مون اینجا تو پاراماتا برگشتم، این گروه رو خواهر ایمن مالوف راه انداخت و مریم مقدس اون رو به یه روش خیلی غیرعادی ولی بسیار زیبا فراخوند. ایشون برای این ماموریت انتخاب شده بودن.

بعد از اینکه حدود اکتبر 1990 به استرالیا برگشتم، در مراسم عشای ربانی کلیسای سنت پاتریک پاراماتا شرکت کردم. بعد از مراسم، بیرون کلیسا با چند خانم آشنا داشتم گپ می‌زدم. روی یه دیوار کوچیک نشستیم و اونا درباره سفرم پرسیدن و اینکه آیا من به مدجوگورجه رفتم یا نه. گفتم که برای سه ماه مادرم رو در اسلوونی ملاقات کردم و تو اون مدت دو بار به مدجوگورجه رفته بودم، اول 4 آگوست 1990 و دوم 14 سپتامبر 1990، همزمان با عید صعود مقدس صلیب.

وقتی داشتم درباره تجربه‌ی قشنگم تو خارج از کشور به خانم‌ها می‌گفتم، دو تا خانم از کنار جوآن و ایمن رد شدن. من اونا رو شخصاً نمی‌شناختم ولی می‌دونستم کی هستن. این دو تا خانم از ما گذشتن و بعد برگشتن، و خواهر ایمن مالوف بهم گفت: «ببخشید، اسم منو صدا زدید؟»

جواب دادم: «نه، من صدا نزدم.» اون دو تا خانم دوباره به راهشون ادامه دادن. ایمن یه بار دیگه هم برگشت.

بعد از چند دقیقه، ایمن دوباره برگشت و گفت: «آره، شما اسم منو صدا زدید. خیلی واضح شنیدم.»

اون گفت: «از طرف تو بود.»

همون لحظه فهمیدم که مریم مقدس ایشون رو فراخوندن. گفتم: «من نبودم؛ مریم مقدس شما رو صدا زدن.»

در حالی که این اتفاق می‌افتاد، من بلند شدم و درست بالای سرم، تونستم ببینم که مریم مقدس با لباس آبی لبخند می‌زد و دست‌هاش رو به حالت دعا نگه داشته بود. بهم گفتم: «ببینید اینجا، مریم مقدس همین جا هستن.» اونا همه بالا نگاه کردن ولی نتونستن چیزی ببینن.

خانم‌هایی که من باهاشون گپ می‌زدم، حدود سه چهار نفری بودن، بلند شدن و در حالی که این کار رو می‌کردیم، مریم مقدس هنوز بالای سرمون بود. ایشون لبخند می‌زدن و گفتن: «می‌خوام شما به ایمن بگید که من اون رو انتخاب کردم تا اینجا تو این کلیسا نوای رزاری رو شروع کنه.»

حالا فهمیدم چرا مریم مقدس در مدجوگورجه با رزاری دور خودش ظاهر شدن. ایشون می‌خواستن ما رزاری رو توی این کلیسا گسترش بدیم.

داشتم به خانم‌ها می‌گفتم که چطور مریم مقدس رو تو مدجوگورجه دیدم، و حالا ازمون خواسته‌شده تا یه گروه دعایی رزاری اینجا در این کلیسای پاراماتا راه بندازیم.

بهم گفتم: «مریم مقدس دوست دارن شما گروه دعایی رزاری رو شروع کنید.»

ایمن گفت: «وای، نمی‌دونم چطور می‌تونم گروه رزاری رو شروع کنم. من تو کارهای زیادی در کلیسا دخیل هستم. خیلی سرم شلوغه.»

گفتم: «این چیزیه که مریم مقدس از شما درخواست دارن، یه گروه تشکیل بدید و نوای رزاری رو شروع کنید.»

بعد ایمن پرسیدن که آیا می‌تونم کمی از تجربه‌هام در مدجوگورجه با اونا به اشتراک بذارم. این کارو کردم و آخرش چند ساعت حرف زدیم. به‌جای اینکه یک‌ساعت برگردیم، چهار‌ساعت موندیم. خلاصه، ایمن گفتن که تو کارهای زیادی دخیل هستن و متاسفانه وقت ندارن تا یه گروه دعایی رزاری رو شروع کنن.

‘کتاب آبی’ در صندوق پست ایمن ظاهر می‌شود

چند هفته گذشت، وقتی یک روز ایمن پیش من اومد و پرسید: «والنتینا، باورم نمیشه، ولی شما کتاب آبی [نویسنده پدر گوبی] رو تو صندوق پستم گذاشتی؟»

جواب دادم: «نه، حتی نمی‌دونم کجا زندگی می‌کنی.»

بعد ایمن برام توضیح دادن که به ملبورن رفته بودن و وقتی برگشتن، کتاب آبی رو تو صندوق پستم پیدا کردن. هیچ اسمی از طرف فرستنده نبود، هیچی، پس اونا فقط کتابو نادیده گرفتن چون وقت نداشتن بهش نگاه کنن.

چند هفته بعد، کتاب‌های بیشتری وارد صندوق پستشون شد. اینا نازک‌تر از اولین کتابی بودن که گرفته بودن. اون‌ها کتاب‌های دعایی Cenacle بودن، شامل دعای تقدیس. اونا بعد فهمیدن که دیگه نمی‌تونن نادیده‌شون بگیرن. نتونستن به مریم مقدس نه بگن.

بهم گفت: «این مریم مقدسه که داره شما رو صدا می‌زنه.»

گروه دعای روزاری در سال ۱۹۹۱ شروع شد

بین سال‌های ۱۹۹۱ و ۱۹۹۲، ما گروه دعای روزاری رو بر اساس کتاب آبی پدر گوبی راه اندازی کردیم. کتابچه‌های کوچیکی با دعاها برای روزاری کناره چاپ کرده بودیم. آدم‌های زیادی می‌اومدن، وبعد تصمیم گرفتیم که هر جمعه روزاری کناره داشته باشیم. معمولاً به تالار کلیسا می‌رفتیم تا یه فنجون قهوه یا چای بخوریم و همه ساندویچ میوردن و با هم خوش‌گذرونی میکردیم. آدم‌های زیادی نمی‌اومدن از اول، ولی کم‌کم فهمیدن و اومدن.

رهبری گروه دعا

ایوون مالوف ما رو در دعاها راهنمایی می‌کرد. بعداً، ایوون به خاطر مشغله‌های دیگه همیشه نمی‌تونست رهبری کنه، پس یان مسئولیتش رو قبول کرد. چند سال پیش هم یان اون رو به پل موسلی داد که الان گروه دعا رو رهبری میکنه. برکت‌های زیادی از طریق دعاهای کناره دریافت شده.

ما هر ساله با این دعاها ادامه می‌دادیم تا امروز. گاهی اوقات آدم‌های زیادی بودن، و بعضی وقت‌ها خیلی کمتر.

گروه دعا در حال حاضر

الان بزرگتر شده و داره بزرگتر میشه، همیشه افراد جدید میان. ما الآن ورد دعای شفاعت الهی رو هم به دعاهامون اضافه کردیم. همیشه حضرت مریم باکره رهبر ماست. این گروه دعای اونه.

من اغلب می‌گفتم، "خدایا، ما زیاد نیستیم؛ فقط چند نفر اینجا دعا می‌کنن."

پروردگارمون جواب میداد، "نگران نباش، اگه فقط دو نفرید، من بینتون هستم. اگه سه نفرید، من بینتون هستم. به دعا کردن ادامه بدید و مردم دنبالتون میومدن."

چرا برای دعای روزاری کناره جمع می‌شیم

حضرت مریم باکره دوست داره که ما برای اسقف‌ها و کشیش‌ها، همه افراد مذهبی، کلیساها، توبه گناهکاران، درگذشتگان، بیماران، ستم‌دیده‌ها، گرسنگان دعا کنیم. اون میخواد تمام روح‌ها رو به پسرش، پروردگار عیسی مسیح برسونه. اون رهبره و از راهنمایی کردن ما تشکر می‌کنیم.

از شما سپاسگزارم، حضرت مریم باکره و پروردگار عیسی مسیح، برای هدایت‌کردن ما و آموزش دادن به ما.

در زیر تعدادی از پیام‌هایی که من از آسمان درباره گروه دعای کناره دریافت کردم آورده شده است:

حضرت مریم باکره گفت، "فرزندم، دعای جمعی‌ای که شما در پاراماتا شرکت می‌کنی برای من و پسرم خیلی ارزشمنده. تو بخشی از دعای جهانی هستی."

در رویا، اون کره زمین رو به من نشون داد، بازوهاش رو بالا گرفته بود، یه خط روی کره زمین نشون داد و گفت، "این بخش شماست." (توضیح اینکه خطوطی دور تا دور دنیا وجود داره و همه اونا تو دعای جنبش ماریایی کشیش‌ها به هم وصل میشن)

حضرت مریم باکره گفت، "فرزندم، فراموش نکن، من کسی هستم که رهبریت می‌کنم. من رهبر تمام گروه‌های دعا هستم، اونا رو سازماندهی میکنم و بینتون هستم." (۵ فوریه ۲۰۱۰)

حضرت مریم باکره گفت، "شجاع باشید، فرزندان من. هیچ‌کس نمی‌تونه شما رو از اینجا بیرون کنه. اگه این دعای کناره متوقف بشه، این کلیسا در دردسر میفته. پسرم این مکان رو انتخاب کرده که تو اون دعا کنی. برکت‌های زیادی به این کلیسا از طریق دعاهای کناره داده میشه." (۱۱ آوریل ۲۰۱۴)

"فرزندان من دعا کنید، دعا کنید! میخوام بهتون بگم که روزاری کناره رو زنده نگه دارید. دست نکشید و استراحت نکنید. شما نمی‌دونید این روزاری کناره چقدر در زمان بحرانی‌ای که تو اون زندگی می‌کنین ضروریه و چه قدرته داره. شیطان دوست داره که شما دست بکشید و میخواد ناامیدتون کنه تا دعا نکنید. قوی باشید و تو دعای روزاری کناره شرکت کنید. از ته دل دعا کنید. من بینتون هستم و راهنمایی‌تون میکنم. اوضاع میتونه تغییر کنه و برکت دریافت می‌کنین. یکدیگر رو تشویق کنید که به این روزاری قدرتمند، کناره و تقدیس قلب بی‌نقص من بپیوندید." (۲۸ نوامبر ۲۰۱۷)

پروردگار عیسی ظاهر شد و گفت، "این روزاری کناره خیلی قویه و میوه‌های خوبی زیادی از دعاهاتون به دست میاد." (۱۲ آگوست ۲۰۲۲)

فرشته گفت، «پرودگار ما مرا فرستاده تا به تو بگوید که باید با یک گروه دعا متحد شوی. آیا می‌دانی که گروه دعا در پاراماتا را پرودگار ما مخصوص خود کرده است؟» (۲۱ آگوست ۲۰۲۲)

ملکه تسبیح بسیار مقدس کنکلا، لطفا برای ما دعا کنید و از ما محافظت کنید.

ممنون، عیسی مسیح، و ممنون مریم با برکت که گروه دعا ادامه دارد و به خاطر تمام نعمت‌های زیبایی که از دعاهای شما می‌آید.

منبع: ➥ valentina-sydneyseer.com.au

متن این وب‌سایت به طور خودکار ترجمه شده است. از هرگونه خطا پوزش می‌طلبیم و لطفاً به ترجمه انگلیسی مراجعه کنید